به گزارش صدای بورس، هلدینگ سینا به عنوان بازوی مالی و سرمایه گذاری بنیاد مستضعفان است که خدمات مالی در خصوص مدیریت دارایی، تامین مالی، بیمه و پوشش ریسک و کارگزای ارائه می دهد. بیمه سینا، کارگزاری بورس بهگزین، سبدگردان سینا، تأمینسرمایه دماوند و شرکت سرمایهگذاری توسعه اقتصاد پایدار سینا زیرمجموعه های این هلدینگ هستند. موافقت اصولی صندوق درآمد ثابت صدور و ابطال «رویش ثروت سینا» در شرکت سبدگردان سینا به تازگی اخذ شده که در روزهای آینده فعالیت این صندوق آغاز خواهد شد. در صندوق سهامی مشترک سینا هم اصلاح پرتفوی سرمایهگذاری انجام شده و در آخرین گزارشها در رنکینگ Fipiran این صندوق رتبه اول را کسب کرده؛ ضمن اینکه AUM این صندوق نیز به بیش از دو برابر رسیده است. همچنین جذب معاملات جدید در حوزه معاملات سیمان و بهینهسازی شعب، رشد بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومانی ارزش معاملات به صورت ماهانه و افزایش ۳ برابری حد اعتباری شرکت تنها بخش کوچکی از تحولات توسعهای است که در شرکت کارگزاری بورس بهگزین رخ داده است. شرکت تامین سرمایه دماوند هم به عنوان بازوی اصلی تأمین مالی شرکتهای بنیاد از مسیر بازارسرمایه، تاکنون توانسته برای ۲ شرکتاز مسیر انتشار اوراق مرابحه، تأمین مالی انجام دهد. از سوی دیگر شرکت سرمایهگذاری توسعه اقتصاد پایدار سینا به دنبال تأسیس صندوقهای املاک و مستغلات و زمین و ساختمان، صندوق پروژه و حوزه PE در مجموعه بنیاد است. در خصوص هلدینگ مالی سینا و زیرمجموعههای آن، شرایط کنونی بازارسرمایه، انتظارات از رئیس سازمان بورس، راهکارهای بازگشت اعتماد به بازارسرمایه و راه های بهبود بورس پرسشهایی مطرح کرده است که امیرمحمد رحیمی به آن پاسخ داده است.
* هلدینگ مالی سینا با دو دهه پیشینه، در حوزههای مختلفی فعالیت دارد. شرایط کلی هلدینگ را چگونه ارزیابی میکنید؟ تا چه اندازه به چشمانداز و اهداف هلدینگ دست یافتهاید؟
هلدینگ مالی و سرمایهگذاری سینا به عنوان بازوی مالی و سرمایهگذاری بنیاد مستضعفان، با تکمیل زنجیره خدمات مالی بسته کاملی از خدمات را در حوزه مدیریت دارایی، تأمین مالی، بیمه و پوشش ریسک، خدمات کارگزاری و... به شرکتهای بنیاد و دیگر اشخاص حقیقی و حقوقی ارائه میدهد. علاوه بر آن در راستای فراگیری مالی و تأمین منابع مالی پایدار در توانمندسازی محرومان اقداماتی آغاز شده و به دنبال تکمیل ارائه خدمات است. این هلدینگ در قالب ۵ شرکت خدمات دهنده مالی بیمه سینا، کارگزاری بورس بهگزین، سبدگردان سینا، تأمین سرمایه دماوند و شرکت سرمایهگذاری توسعه اقتصاد پایدار سینا به فراخور نیاز مشتریان ایفای نقش میکند و رویکردمان ارائه خدمات مالی مطلوب، بهینه و رقابتی برای اشخاص حقیقی و حقوقی است.
* شرایط زیرمجموعههای هلدینگ در حوزههای سبدگردانی، سرمایهگذاری و تامینسرمایه را تشریح کنید.
همانطور که اشاره کردم در هلدینگ مالی و سرمایهگذاری سینا زنجیره کاملی از خدمات مالی ارائه میشود؛ در شرکت سبدگردان سینا علاوه بر اصلاح ساختار فرایندها، صندوق درآمد ثابت ETF با نماد "سیناد" را داریم که بعد از حضور اینجانب از AUM حدود ۵۵۰ میلیارد تومان، الان به ۳۰۰۰ میلیارد تومان خالص ارزش دارایی رسیدیم. علاوه بر آن موافقت اصولی صندوق درآمد ثابت صدور و ابطال رویش ثروت سینا را از سازمان اخذ کردیم و در روزهای آتی فعالیت این صندوق هم آغاز خواهد شد. همچنین در صندوق سهامی مشترک سینا اصلاح پرتفوی سرمایهگذاری صورت گرفته و در آخرین گزارشها در رنکینگ سایت Fipiran رتبه اول را کسب کرده بود ضمن اینکه AUM این صندوق نیز به بیش از دو برابر رسیده است. در فضایی دیگر کارگزاری بورس بهگزین به عنوان یکی از زیرمجموعههای مهم برای هلدینگ مالی سینا، سابقه بسیار خوبی در بازارهای مالی داشته و این روزها هم بیش از هر زمان دیگری در مسیر توسعه قرار دارد. از مهمترین تحولات در این شرکت میتوان به تغییر تیم مدیریتی کارگزاری اشاره کرد که با جوانگراییهای انجام شده، روح تازهای در این مجموعه دمیده شده است؛ در همین راستا اقداماتی نیز به منظور دو برابر کردن سرمایه کارگزاری در دست اقدام است. جذب معاملات جدید به خصوص در حوزه معاملات سیمان، بهینهسازی شعب، رشد بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومانی ارزش معاملات به صورت ماهانه و افزایش ۳ برابری حد اعتباری شرکت تنها بخش کوچکی از تحولات توسعهای است که در این مدت کوتاه در کارگزاری آغاز شده و راه اندازی باشگاه مشتریان و تسویه آنی وجه در دستور کار ویژه قرار دارد و قطعا در امتداد زمان این اتفاقات توسعهای ادامه خواهد داشت. در تامین سرمایه دماوند هم به عنوان بازوی اصلی تأمین مالی شرکتهای بنیاد از مسیر بازار سرمایه، در مدت حضور اینجانب تاکنون توانستهایم برای ۲ شرکت از مسیر انتشار اوراق مرابحه، تأمین مالی انجام دهیم. علاوه بر آن با راه اندازی واحد تأمین مالی در هلدینگ به دنبال سازماندهی تأمین مالی شرکتها هستیم. تأمین سرمایه دماوند، در ۷ ماه گذشته، با ۶۸۰۰ میلیارد تومان تعهد انتشار اوراق و تأمین مالی، رتبه اول تأمین مالی بازار سرمایه را کسب کرده است. از سوی دیگر و در سرمایهگذاری توسعه اقتصاد پایدار سینا، علاوه بر بهینهسازی پرتفوی سرمایهگذاری و استقرار تیم مدیریت آپشن، حوزه سرمایهگذاریهای جایگزین (Alternative Investment) انجام میشود همچنین به دنبال تأسیس صندوقهای املاک و مستغلات و زمین و ساختمان، صندوق پروژه و حوزه PE در مجموعه بنیاد هستیم. در بیمه سینا نیز با تغییرات مدیریتی صورت گرفته و برنامهریزیهای انجام شده، اصلاح ساختار پرتفوی بیمهای به همراه اصلاح ساختار فرایندها انجام شده است.
* این روزها بازار سهام در روند نزولی گرفتار شده است. دیدگاه شما در این باره چیست؟
این روزها بازارسرمایه با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکند؛ از ناترازیها در حوزههای کلان اقتصادی گرفته تا افزایش ریسکهای سیستماتیک سیاسی ناشی از تنشهای منطقه، همگی دست به دست هم داده تا بازار سرمایه شرایط دشواری را سپری کند به خصوص که با تصمیم سازمان مبنی بر محدودیت دامنه نوسان و کاهش حجم معاملات، به نوعی این بازار به طور غیررسمی تعطیل شده است. در چنین شرایطی برای شرکتهای سرمایهگذاری که ماهیت فعالیت آنها محدود به ابزارهای بازار سرمایه است، چینش بهینه پرتفوی سرمایهگذاری و توجه به طبقات مختلف دارایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. خصوصا در برهه فعلی که محدودیتهای دامنه نوسان، نقدشوندگی را در بازار سرمایه به معضلی برای سهامداران تبدیل کرده است، اتخاذ استراتژی فعال و منعطف در تغییر ترکیب پرتفوی، مهم جلوه میکند. در سال گذشته ورود به ابزار درآمد ثابت در کنار حداقل ریسک قابل پذیرش، بیشترین بازدهی را برای سرمایهگذاران فراهم میآورد در حالی که شاخص بورس کمترین بازدهی را در بین بازارهای موازی داشت. بررسی روند بازارهای موازی از ابتدای سال تاکنون نشان میدهد که با تغییر پارامترهای اقتصاد جهانی و شرایط ژئوپلیتیکی، افزایش سهم طلا در پرتفوی بازدهی بالاتری را به نسبت سایر بازاهای موازی نسیب سرمایه گذاران کرده است. از این رو با در نظر گرفتن دورنمای متغیرهایی همچون ریسکهای سیاسی و بین المللی، دورنمای نرخ بهره، انتظارات تورمی و بسیاری از این دست، هلدینگ مالی سینا نیز طبقات مختلف دارایی همچون سهام، طلا و ابزار درآمد ثابت را در نظر گرفته و با اتکا به دورنمای متغیرهای اقتصادی و سیاسی، با تغییر شرایط منعطف عمل خواهد کرد.
* برای افزایش حجم معاملات و بازگشت سرمایهداران به بازار سهام چه راهکارهایی پیشنهاد میکنید؟
سرمایه از تنش و ناآرامی بیزار است و قاعدتا به دنبال کاهش ریسک و افزایش بازدهی، سرمایه به داراییهای مختلف تبدیل میشود. این روزها که به دنبال شرایط خاص بازار سرمایه ارزش معاملات خرد فاصله معنی داری با دوران رونق و اوج خود دارد میتوان به راحتی عدم جذابیت بورس را در میان بازارها درک کرد. برای جذب نقدینگی در بازار سرمایه نیازمند اتخاذ سیاسیتهایی جهت افزایش کارایی، شفافیت و مقررات زدایی در سطح رگولاتوری هستیم. همچنین تغییر در شرایط کلان کشور، ایحاد گشایشهای بین المللی، ثبات در سیاستگذاری کلان و بسیاری از این دست از جمله عواملی هستند که نیاز به همکاری در سطح دولت است.
* در سالهای اخیر واگذاری سهام از سوی خصوصیسازی چندان موفق نبوده و نتوانسته بودجه پیشبینی شده را محقق کند. راهکار شما برای توسعه و تسریع در واگذاریها چیست؟
توسعه و شفافیت بازارسرمایه به خصوص در ده سال اخیر، نشان داد بازار سرمایه بهترین محل برای واگذاری سهام شرکتهای دولتی به بخش خصوصی واقعی است اما مشکلاتی در واگذاریها همچون نحوه ارزشگذاری شرکت، عدم مدیریت بهینه شرکتها که منجر به وضعیت نابسامان و زیاندهبودن بسیاری از آنها شده، عدم تطابق شرایط شرکتها با حداقلهای مورد نیاز برای پذیرش در بازار سرمایه و واگذاری به بخش خصوصی واقعی ملاحظه میشود. به نظر، ثبات در سیاستگذاری اقتصادی و سیاستهای تشویقی- حمایتی از بخش خصوصی به منظور سرمایهگذاری در این بنگاهها مهمترین مسئله خصوصیسازی است. برای مثال در برخی صنایع، واگذاری یک بخش از کل زنجیره تولید میتواند تولید کل زنجیره را مختل کرده و طبیعتاً در سطح کلان کشور، رشد اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد. از سوی دیگر واگذاری کل زنجیره به بخش خصوصی نیازمند سرمایه بالایی بوده که به حمایت دولت و تسهیل سرمایهگذاریها اعم از داخلی و خارجی نیاز دارد. طبیعتاً سیاستگذاری در راستای هدایت منابع سرگردان اقتصاد از فعالیتهای سوداگرانه به بخش واقعی تولید نقش مهمی در خصوصیسازی با کیفیت خواهد داشت.
* یکی از مشکلات کشور، «بانک پایه» بودن است؛ برای تبدیل شدن به اقتصادی «بازار پایه» چه اقداماتی باید انجام شود؟
به طور کلی نظام مالی در تمام اقتصادها اعم از توسعه یافته یا درحال توسعه، بازار پول محور یا بازار سرمایه محور بوده و میزان بهرهمندی از این دو بازار در کشورهای مختلف، متفاوت است. باتوجه به محدودیتهای تأمینمالی با حجم بالا در شبکه پولی، به نظر میرسد بازار سرمایه میتواند نقش مؤثری در تأمین مالی با حجمهای بالا و درنتیجه رشد اقتصادی کشور ایفا کند. بررسی روند صعودی تأمین مالی بازار سرمایه از کل حجم تأمین مالی مؤید این موضوع است؛ اما موضوع بسیار بااهمیت توجه به این مفهوم است که موفقیت تأمین مالی از بازار سرمایه نیازمند رونق در بازار سهام بوده و سیاستگذاران اقتصادی و صنعت کشور باید توجه ویژهای به این موضوع داشته باشند. به دلیل تنوع بالای صنایع پذیرفته شده در بورس، مسئولان باید پیش از اخذ هرگونه تصمیمی، تأثیر آن را بر صنعت مربوط و بالطبع بازار سرمایه لحاظ کنند.
* به نظر شما هدف رسیدن به بازار ۴۰۰ میلیارد دلاری امکان پذیر و در دسترس است و رسیدن به این هدف چه پیش نیازهایی دارد تا محقق شود؟
در حال حاضر ارزش دلاری بازار در محدوده ۱۲۰ میلیارد دلاری قرار دارد و رسیدن به محدوده ۴۰۰ میلیارد دلاری که به نوعی سقف شاخص کل در سال ۹۹ را تداعی میکند، الزامات زیادی را به همراه دارد چرا که عموما رشد بازار سهام در پی انتظارات تورمی بوده و نرخ ارز همواره محرک روندهای صعودی در بورس بوده است. دستیابی به چنین اعدادی نیازمند رشد واقعی اقتصادی، توسعه زیرساختها، جذب سرمایه در بخشهای مختلف اقتصادی، ثبات سیاسی و اقتصادی و عواملی از این دست است؛ از این رو به نظر میرسد هدفگذاری در این بخش که از زبان ریاست جدید سازمان بورس نیز شنیده شد به تنهایی و بدون همکاری بخشهای مختلف دولت دشوار باشد.
* یکی از مطالبات فعالان بازار، بهروزرسانی قانون اوراق بهادار است که نزدیک به دو دهه از عمر آن میگذرد. در این زمینه چه دیدگاه یا پیشنهاداتی دارید؟
طبیعتا قانون بازار اوراق بهادار، کمکهای چشمگیری به انسجام و توسعه بازار سرمایه کرده است. به نظر میرسد ساختار کلی قانون بازار مناسب بوده و فقط نیازمند بررسیهای کارشناسی و مقایسه با قوانین بازار سرمایه در کشورهای توسعه یافته و البته تعدیل آن متناسب با واقعیتهای اقتصاد ایران است. برای مثال توسعه فینتک و فناوریهای نوین مالی در بازار سرمایه، توسعه ابزارهای نوین مالی مبتنی بر شرع و قوانین کشور و شکلگیری نهادی به عنوان نماینده سهامداران خرد باتوجه به ساختار مالکیت شرکتها در بازار سرمایه موضوعاتی است که میتواند مورد بازنگری در قانون بازار اوراق بهادار قرار گیرد.
* چه انتظاراتی از مدیریت جدید بورس دارید؟
به نظر اینجانب رئیس سازمان نماینده کلیه ارکان و فعالان بازار سرمایه در قوای سهگانه بوده و باید در گام اول در راستای صیانت از حقوق سهامداران در تدوین مقررات و دستورالعملها نقشی مؤثر ایفا کند. طبیعتاً رشد و توسعه نهادهای مالی در گروی استقبال سرمایهگذاران از بازارسرمایه است. همانطور که پیشتر عرض شد، به نظر اینجانب بازار سهام مهمترین تأثیر را در توسعه بازار سرمایه، در مقایسه با سایر بازارهای مالی دارد. علاوه بر آن ایجاد دستورالعملهای شفاف و با جزئیات بیشتر در نظارت سازمان بورس و سایر بورسها بر سرمایهگذاران و نهادهای مالی میتواند کمککننده باشد. به نظر میرسد زیرساختهای فناوری در ارکان مختلف بازار سرمایه نیازمند بهروزرسانی بوده که ریاست سازمان در سیاستگذاریها میتواند نقش مؤثری در این زمینه ایفا کند.
* پیش بینی شما از وضعیت بازار سهام تا پایان سال چیست؟
در شرایطی که ریسکهای ژئوپلیتیکی در منطقه افزایش پیدا کرده، پیش بینی شرایط بازارسرمایه در بازده میان مدت دشوار است، اما اگر تنشهای منطقه رو به آرامی پیش رود میتوان بازار سرمایه را بیشتر از منظر متغیرهای کلان بررسی کرد. قطعا مولفههای زیادی در روند آتی بازار سرمایه تاثیر گذار هستند، اما انتظارات تورمی و دورنمای دلار و همچنین سیاستهای دولت در جهت کاهش فاصله دلار بازار آزاد و نیما، میتواند موتور محرکهای برای بازارسرمایه باشد. از سوی دیگر انتخابات آمریکا، فضای مذاکراتی پیش روی دولت فعلی و انتظار گشایشهای بینالمللی نیز میتواند برای بازار سرمایه مثبت قلمداد شود. به طور کلی روندهای رشدی در بازار سرمایه معمولا در بازه زمانی کوتاهی رخ میدهد و عموما روندهای اصلاحی طولانی و فرسایشی هستند. از این رو انتظار میرود با فرض بهبود تنشهای منطقه، بازار سرمایه بازدهی معقولی را در شش ماهه دوم برای سهامداران فرآهم آورد.
* چه راهکارهایی برای رونق بخشیدن به بورس و احیای اعتماد سرمایه گذاران توصیه میکنید؟
این موضوع با در نظر گرفتن التهابات منطقه و محدودیتهای معاملاتی حال حاضر چندان هم دور از انتظار نیست، اما اگر نگاهی بلند مدت داشته و شرایط پرالتهاب این روزها را در نظر نگیریم. باید سوال کنیم که چرا سرمایهگذاران بالقوه به سمت بازار سرمایه جذب نمیشوند و به بیانی دیگر چه شرایطی باید برقرار باشد که پول هوشمند بازار سرمایه را به عنوان مکانی برای کسب بازدهی تلقی کند. روشن است که یکی از مهمترین عوامل، دورنمای جذاب سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران است. در شرایطی که اتخاذ تصمیمات خلقالساعه به ضرر شرکتهای بورسی تمام شده و نبود زیرساختها، چشمانداز روشنی را از آینده صنایع نشان نمیدهد، بازار سرمایه هم از اولویت سرمایهگذاران خارج می شود. از سویی انتظار میرود در کنار ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری، اعتماد در سطح کلان به بازار تزریق شود و دید بلند مدتی در بازار سهام به کار گرفته شود. به نظر میرسد اهمیت بازار سرمایه و جایگاه آن در اقتصاد برای تصمیمگیران اقتصادی مشخص شده و باید این مدیران با تصمیمات مبتنی بر منطق، دوباره روزهای پر سودی را برای سرمایهگذاران به ارمغان بیاورند.
-
مژده ابراهیمی - خبــرنگار
-
شماره ۵۶۱ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما